کسی که باعثش شد:آدم

 اون اولش بود که سر الف کلاه گذاشتن و شد آ با کلاه. الان سر همه ی حروف کلاه رفته. حروف دیگه دوست ندارن کنار هم باشن، الف نمیخواد کنار ب باشه چون دیگه نمیتونه ب رو تحمل کنه که بهش هیچ معنایی نمیده و فقط درکنارش هست. الف میخواد کنار ی باشه که دیگه به انتها برسه.

خسته شده از ابتدا. از «ابتدا»یی که انتهاش هم خودشه ولی داخل الفبا «ی» اخره. حتی داخل الفبا هم ابتدا و انتها خودشه

هرکسی یکی رو سرکار گذاشته

کی گفته کار نیست؟ هممون سرکاریم و از ذهنمون بیم از بازنشستگی رد میشه

ندانی بهتر از نادانی

دونستن اینکه یه سری چیزها رو میدونم باعث میشه داناییِ کاملی از نادانی داشته باشم

خبر فوری

بدن لرزه ای به بزرگی سن و سالم هم اکنون تمام بدنم را لرزاند. هنوز تلفات جانی از این بدن لرزه گزارش نشده است چون هنوز دستانم روی کیبرد حرکت می کنند. شاید تمام فکر و ذکرم زیر بدنم مدفون شده و فقط دستانم را میتوانم به حرکت دربیاورم و درخواست کمک و رهایی کنم. اگر بتوانم از زیر جسم سنگینم بیرون بیایم فورا به سمت اتاق انفرادی ام حرکت میکنم تا از پس لرزه ها در امان باشم. در تاریکی بنشینم چون در روشنایی میشود بدی ها را با چشم دید و با پوست لمس کرد. اتاق انفرادیِ من تنها نقطه ی تاریکی است که دور از نور خورشید همچنان گرم است. نه آنقدر گرم که نور خورشید گرم میکند، گرمایش از بدن سرد  من بیشتر است. شاید دلیل همین یک مقدار سرمای اتاق تاریکم خودم باشم، شاید هم خورشیدی که قرار بود گرما دهد

خوابِ با مانع

هرشب برای مسابقه ی خوابِ با مانع باید خودم رو با پتو گرم کنم. بعد از شروع مسابقه باید چندبار از خواب بپرم. جایزه ی نفر اول و آخر هم بیدار شدنه

معمارِ آسمان خراش های جهنمی

اگه همینجوری به سوختن و ساختن ادامه بدی تا چند سال دیگه نصف خونه های شهر مال خودتن

مسکونی به خوش شانسی

شهرداری باید جلوی در خونه ی اونایی که شانس زیادی در خونه شون رو میزنه، بلوک بتونی بزاره چون تغییر کاربری دادن

متاسفانه بیمار در راه بیمارستان از دست رفت

زندگی مثل یه ترافیک کسل کننده س. باید منتظر باشی یه آمبولانس با آژیر روشن از کنارت رد شه تا خودتو بندازی پشت سرش و زودتر برسی به آخرش

گوسفندا

یه بار مهمون زیاد داشتیم رفتم بشمارم ببینم چندتا بشقاب واسه میوه لازمه که همونجا خوابم برد چون شمردن گوسفندا باعث میشه آدم خوابش بگیره

بیا با هم مهربون باشیم چون ما فقط همدیگه رو داریم

آدم وقتی هدفونشو ناخواسته با پاش لگد میکنه بعدش میفهمه چقدر بهش وابسته س.من وقتی هدفونمو لگد میکنم بعدش خیلی جدی ازش معذرت میخوام و سریع باهاش یه آهنگ خوب گوش میدم که از دلش دربیارم.
حالا نمیدونم اگه یه روز هدفون منو لگد کنه چیکار میکنه یا اگه من خراب بشم کی به حرفش گوش میده؟ 

نور خورشید، عامل خشونت

ادما دو دسته ان . دسته اول اونایی ان که وقتی نور خورشید میخوره به چشمشون اخم میکنن. دسته دوم هم به ما ربطی ندارن چون میخندن

گفته بودم

توو خیابون کسی به تابلوی "از سرعت خود بکاهید" توجه نمیکنه. باید چند متر جلوتر از تابلو یه مانع باشه تا ماشینا بخورن بهش.
بعد از مانع هم که راننده ها توو این فکرن که چرا از سرعت خودشون نکاهیدن یه تابلوی "گفته بودم" باشه

احساسات مقاومتی در برابر تحریمِ بغل

یکی از خوبی های پاییز و زمستون اینه که آدم سردش میشه خودشو بغل میکنه. اینجوری رابطه ش با خودش خوب میشه و به خودکفایی میرسه

ایستگاه هواشناسی حموم

ما  توو خونه به اخبار هواشناسی اعتقادی نداریم. هروقت میخوایم از وضع هوا باخبر بشیم میریم دوش میگیریم و از بخار رو آینه تشخیص میدیم هوا چطوره

اگه تو بری ویروسی میشم

با آنتی ویروسم دعوام شد، گفت چرا بهم توجه نمیکنی؟ گفتم عزیزم تو کی ارور دادی و من بهت توجه نکردم؟
بعد گفت: همینه دیگه،تا ارور ندم حواست بهم نیست

پروانه شدن

ساقه طلایی کرم دار میخورم ولی هرچی میگردم توش کرم پیدا نمیکنم. شاید پروانه شدن و رفتن

روحشون شاد

میگن توو بهشت زهرا یه قبر چند طبقه رو بدون رعایت اصول ایمنی ساختن واسه همین فرو ریخته و چند تا جنازه زیر آوار مُردن

کاش ناراحت شه و دیگه برنگرده

روح عزیزم، امشب که از بدنم خارج شدی الکی نرو پیش این و اون. یه جای خلوت پیدا کن و بشین با خودت فکر کن که هدفت چیه واقعا. بعدش بیا با هم به توافق میرسیم یه جوری

یه روز چندتا آهنگ میرن دزدی، رئیسشون میگه اگه همه با هم بریم داخل گیر میفتیم پس باید پخش شیم. آهنگا هم پخش میشن و همه میفهمن دزدی شده